خبرگزاری میامین نیوز

بهترین رسانه فارس اخبار فرهنگی سیاسی ورزشی

خبرگزاری میامین نیوز

بهترین رسانه فارس اخبار فرهنگی سیاسی ورزشی

خبرگزاری میامین نیوز
طبقه بندي موضوعي
آخرين نظرات



دیزنی استفانی فالسم را برای نوشتن فیلمنامه انیمیشن "Toy Story 4" استخدام کرده است.

پندانه

۰۲
بهمن

زغال های خاموش را
کنار زغال های روشن میگذارند
تا روشن شود
چون همنشینی اثر دارد

🔺ما هم مثل همان زغال های خاموشیم
اگر کنار افرادی بنشینیم
که روشنند
که گرما و حرارتی دارند... ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پیدا میکنیم.

👥پس در انتخاب همنشینان و دوستانتان دقت کنید و هوشیار باشید

🔅رسول خدا (ص) :
انسان بر دین دوستش خواهد بود ، بنابراین هر یک از شما دقت کند که با چه کسی دوست می شود.

📚بحارالانوار جلد 74 صفحه 192



در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دویده ‌اید؟

مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود:
سید بن طاووس رضی الدین علی ‌بن طاووس قدس الله سره از علمای بزرگ شیعه ‏است. این بزرگوار خیلی خدمت امام ‏زمان علیه السلام رسیده است، وی در کتابش «کشف المحجّه»، حرف ‌هایی با پسرش، سید محمد دارد. می‏گوید: بابا جان، سید محمّد! این مردم دروغ می ‏گویند که ما امام‏ زمان علیه السلام را دوست ‏داریم، دروغ می ‏گویند. آن وقت دلیل می‏آورد و می‏گوید: این مردم، امام زمان علیه السلام را به قدر یک خروس، به قدر یک بوقلمون، دوست ندارند.
یک بوقلمون خریده ‌ای، بردی تو خانه، به خانمت سپرده‌ ای تا دو سه روز برنج به او بخورانند تا چاق شود و برای روز عید، آن را ذبح کنید و خوراک کنید و بخورید. امّا همین ‌که از بازار برگشتی، به خانه وارد شدی، خانمت می ‏گوید: آقا! بوقلمون گم شده است، از جا حرکت می ‏کنی، این اطاق را بگرد، آن اطاق را بگرد، این بام، آن بام می ‏روی. توی کوچه به پاسبان می‌رسی، و می گویی: جناب آجدان! شما یک بوقلمون را این‌جا ندیده ‌اید؟ می ‏گوید: نه. درِ خانه این همسایه را بزن، درِ خانه آن همسایه را بزن، می پرسی: آقا! این‌جا یک بوقلمونی نیامده‏ است؟ بیست و چهار ساعت به در و دیوار می ‌زنی، به این سو و آن سو می ‏روی، برای آن‌ که آن را پیدا کنی؛ امّا پیدا نمی ‌کنی و وقتی محروم و مایوس از پیدا شدنش شدی، دلت، الو  می ‏گیرد، و سینه‌ات آتش می ‏گیرد.
شما را به وجدان پاکتان، ای جوانان نورانی روشن فکر! ای پیر مردهای متدیّن بازاری! شما را به حقّ قرآنی که می ‏خوانید. ای علماء و محصلین! شما را به آئین و دینتان و تمام مقدساتی‌که معتقد هستید، در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دویده ‌اید؟ این‌ سو و آن‌ سو رفته ‌اید؟ و از این بپرس و از آن بپرس، سراغش را گرفته ‌اید؟ چند روز؟ چند روز به مثل آن داغی که توی دلتان از گم شدن یک بوقلمون می ‏افتد، دلتان از گم شدن این بزرگوار داغ پیدا کرده ‏است؟ چند روز، الو گرفته اید؟ با همان آشفتگی، با همان اضطراب و انقلابی که برای پیدا کردن بوقلمون، این در می‌زنی، آن در می ‌زنی، از این می ‏پرسی، از آن می ‏پرسی، آیا یک بیست و چهار ساعت در دوران عمرتان این ‌چنین جوشتان گرفته ‏است برای پیدا کردن این گمشده؟ کدام ‌یک از شما، برای گم شدن امام زمانتان، دو شبانه روز دلتان آتش گرفته است؟ هرکس دو بیست و چهار ساعت این انقلاب در او پیدا شده و هیچ چیز نفهمیده‏ است و لو به قدر روزنه سوزنی، راه باریک تاریکی به یک ناحیه‌ای پیدا نکرده ‏است، بلند شود و بر من لعنت کند. مقابل این همه جمعیت، با این قرصی که صحبت می ‏کنم بی ‌خود نیست، به این محکمی ‏که دارم حرف می ‏زنم، پشت حرفم به کوه هیمالیا بند است.

برای خرید انواع سرور ها با معتبر ترین و بهترین برندهای معتبر جهان (HP,ASUS,SUPERMICRO....)  و انواع هارد و فلش ها با برند های مختلف با شماره تلفن 09196324472 تماس حاصل نمایید.


کرامتی از حضرت امام رضا "علیه السلام" در حضور علامه امینی...
                                                
💠 حسان [مرحوم استاد حبیب الله چایچیان] که اشعارش - در ثنا و رثای آل الله شهرتی شایان دارد - صحنه ای را یادآور می شود:

🔸علامۀ امینی بالایِ منبر، با شور و هیجان، با استفادۀ شگفت آور از احادیث عترت و آیات قرآن، مشغول صحبت بود. جمعیت شنوندگان در خانه و کوچه و خیابان، به حدی بود که رفت و آمد وسایط نقلیّه متوقف شده بود.

- تمام افکار مجذوب جاذبه گفتار شیوای او بود که ناگهان، یک نفر صفوف حاضرین را شکافت و با عجله خود را به بالای منبر رساند و به علّامه خبر داد:

🔹استاد بزرگ و ادیب دانشمندی از دانشگاه الأزهر مصر که در اثر خواندنِ #کتاب_الغدیر به قبول مذهب تشیّع افتخار یافته است!

- و برای عرض ادب و تشکّر از این لطف الهی، به زیارت حضرت رضا "علیه السلام" مشرّف شده و در آنجا اشعارِ بسیار زیبا به زبان عربی سروده است، اینک می خواهد شما را نیز زیارت نماید.

🔸علامه امینی کلام خود را قطع کرد و فرمود: به ایشان بگویید بیاید و اشعار خود را در پشتِ بلنگو قرائت کند!

(من که قادر نیستم صحنۀ ملاقات و هم آغوش شدنِ دو عاشق بی قرار و دو استاد بزرگوار را بالایِ منبر تشریح کنم و اشک هایی را که از شوق ریخته شد، در این چند سطر مجسّم سازم...)

🔹علامه امینی بالایِ منبر، بر جای خود نشستند و آن استاد مصری دو پله پائین تر ایستاده، اشعار عربیِ بسیار بلیغ و زیبای خود را در مدحِ حضرت رضا "علیه السلام" قرائت کرد.

👈🏻 علامه امینی بلافاصله رو به من کرد و فرمود: حسان، تو هم اشعارت را در مدح ِ حضرت رضا علیه السلام بخوان!

- من که قبلا قرار نبود در آن جمعیّتِ انبوه، که دامنه اش تا خیابانهای اطراف کشیده شده بود، شعری بخوانم مضطربانه عرض کردم:

🔸حضرت آقای امینی، قربانت گردم! شما که می دانید من اشعارم را همیشه از روی کتاب و یا دفترچه می خوانم. حالا که من همراهم شعری برای خواندن ندارم!

🔹ولی ایشان بدون توجّه به عرایضِ من، باز پشت بلندگو تکرار فرمودند: حسان، به عنوان پذیرایی از #مهمان_عزیز، تو هم باید شعری در مدحِ حضرت رضا "علیه السلام" بخوانی!

- در حال ِ درماندگی ناگهان متوجه شدم که اشعارِ نیمه تمامی که شبِ گذشته در مدح حضرت رضا "علیه السلام" سروده بودم، در جیب من است! لذا با عجله عرض کردم:

🔸حضرت آقای امینی! یک شعر نیمه تمام را دیشب سروده ام در جیب خود یافتم و با اجازۀ شما همان را می خوانم:

             حاجتم بود حجّ ِ بیت الله
           قسمتم شد حریم قبلۀ طوس

- وقتی شعرم را که بیش از بیست بیت بود خواندم، استاد مصری باتوجّه مرا در آغوش کشید، بوسید و گفت:

⭕️ چگونه توانستی اشعار ِ عربی مرا، در این چند لحظه با همان قافیه به شعر فارسی برگردانی؟!

🔹تازه متوجه شدم که این یک اعجاز از حضرت رضا "علیه السلام" است. شعری که شب قبل در مدح آن حضرت سروده بودم، با شعری که آن استاد مصری در مشهد مقدّس گفته بود به طوری در قافیه و معنا هماهنگ و یکسان بودند که آن استاد مصری خیال کرده بود من در همان مجلس، اشعارِ عربی او را به شعر فارسی برگردانده ام!

📎 منبع: برگرفته از مقاله علامه امینی، در دانشنامه امام علی علیه السلام، ج۱۲. استاد ابوالحسنی منذر
                                                   
📚 همراه با عالمان شیعه

به مناسبت حوادث اخیر #جهان_اسلام🔉

🎤حاج مهدی رسولی

🔉واحد| هر چند سر آغاز...


دریافت

خطاب امام باقر علیه السلام به فرزندش امام صادق علیه السلام درباره درجات ومراتب شیعیان❗️


 امام محمد باقر علیه السلام را دیدم که ایشان خطاب به فرزندشان امام صادق علیه السلام می فرمایند:«ای پسرم ،درجات و مراتب شیعیان را از اندازه روایات و میزان معرفت آنها بشناس.جرا که معرفت همان فهم و شناخت روایات است و از طریق همین فهم روایات مومن تا بالاترین درجه ایمان بالا می رود.»


👈👈همانطور که مشاهده می کنید حضرت معیار درجه ایمان شخص رو شناخت روایات معرفی میکنند و اگر کسی در معارف دینی کاری به روایات نداشته باشد و معرفت خود را از منابع غیر حدیثی اخذ کند ،

توجه توجه📢📢📢

معرفت خود را از غیر حدیث نگیرید

داستان عبرت انگیز

👈 امام جماعت یکی از مساجد لندن تعریف می کرد :👇👇

⬅️به یکی از مساجد داخل شهر لندن منتقل شدم که کمی از محل زندگی ام دور بود. هر روز با اتوبوس از مسجدم به خانه برمی گشتم.

👈هفته ای می شد که این مسیر را با اتوبوس طی می کردم که یک روز حادثه ی نه چندان مهمی برایم رخ داد…


❗️سوار اتوبوس شدم و پول کرایه را به راننده دادم و او هم بقیه اش را بهم پس داد. وقتی روی صندلی ام  نشستم متوجه شدم راننده 20 پنی بیشتر بهم پس داده.💰

👈با خودم گفتم باید این مبلغ را به راننده پس بدهم. اما از یک طرف این مقدار مبلغ را چندان مهم نمی دانستم و  با خودم می گفتم این چندان مبلغی نیست که لازم باشد پسش بدهم!⁉️⁉️


همین طور داشتم با خودم یکی به دو می کردم تا اینکه تصمیم گرفتم بقیه آن پول را پس بدهم چون بالاخره حق، حق است…

🚶هنگام پیاده شدن مبلغ اضافی را به راننده دادم و گفتم: ببخشید شما این 20 پنی را اشتباهی اضافی دادید.💰

🚌راننده تبسمی کرد و گفت:👇

⬅️ببخشید شما همان امام جماعت جدیدی نیستید که تازه به این منطقه آمدید؟ من مدتی است که دارم درباره اسلام فکر می‌کنم.این مبلغ را هم عمدا به شما اضافی دادم تا ببینم رفتار یک مسلمان در چنین موقعیتی چگونه خواهد بود؟!

👈آن امام جماعت مسجد می گوید:👇

وقتی از اتوبوس پیاده شدم حس کردم پاهایم توانایی نگه داشتن من را ندارند. به نزدیکترین تیر چراغ آن خیابان تکیه دادم…🌺

🌹🌹اشکهایم بی اراده سرازیر بودند… نگاهی به آسمان انداختم و گفتم: خدایا! نزدیک بودم دینم را به 20 پنی بفروشم!!!😢🌺

چنان زندگی کن ......👇


کسانی که تو را میشناسند🌺👇
اما خدا را نمیشناسند
به واسطه آشنایی با تو 👇
با خدا آشنا شوند...